مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی حوزه گسترده ای و تعریفی گسترده تری دارد ولی در تعریف علمی آن و طبق تعریف گری دسلر به طور دقیق‌تر: جذب همکاران جدید، آموزش همکاران، ارزیابی عملکرد کارکنان و پاداش دادن به آنها و به طور خلاصه ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان است .
ولی متاسفانه بنابر مشاهده خودم این تعریف تبدیل شده به جذب آشنایان و ارزیابی عملکرد تبدیل شده به راهکاری برای تعدیل نیرو دیدم که مدیر منابع انسانیی بود که در سازمان خودش فقط اعتقاد به تنبیه نیرو داشت و وقتی تقاضای پاداشی بود می گفت نیرو که وظیفه دارد وظایفی را که مدیران برایش مشخص میکنند انجام بدهد و لزومی در پاداش به کارکنان سازمان نمی دید !.
ولی در اینجا مراد آموزش پرسنل است .
به نظرم مهمترین قسمت از مدیریت منابع انسانی آموزش است . یک مثالی دارم این است که انسانها نمی دانند چگونه باید حتی یک گفتگوی ساده را آغاز کنند و کودک که متولد می شود نمی داند که برای شروع یک مکالمه ساده ابتدا باید سلام کند و این آموزشی است که خانواده بر عهده دارد .دقیقاً ما چگونه انتظار دایم پرسنل یادگیرنده باشند؟ .
روزی روزگاری ...
یک سکانسی از روزی روزگاری یادم مونده بد ندیدم براتون بگم
مراد بیگ (خسرو شکیبایی) که تو کارخونه آدم سازی خاله لیلا(ژاله علو) تازه شروع کرده بود آبدیدگی رو داشت با خاله لیلا توی دشت میرفت که چشم مراد بیگ افتاد به یک جونوری ، مراد ببگ میخاد بکشش که خاله لیلا نمیذاره .
بهش میگه مگه تو بهش حون دادی که حالا می خوایی بگیری؟
یک روز جایی بودم که دو نفر داشتن با هم صحبت می کردند .
اون یکی گفت فلانی خیلی وضعش خوب شده ها باید حالش رو بگیریم
بازاریابی مویرگی
یک دوستی دارم که رفت مدیر فروش یک شرکت آب معدنی معتبری شد که حتی شاید شما هم با آن آشنایی داشته باشید و بخاطر اینکه فروشش را بالا ببرد بازاریابی مویرگی را در آنجا پیاده سازی کرد . در یک دیداری که با هم داشتیم به وی گفتم تنوع محصولات بسیار کم است و فقط آب معدنی1500 سی سی و 500 سی سی در سبد محصولاتت موجود است و با توجیحاتی بعضاً علمی اصرار بر درست بودن عمل خودش داشت .
ایشان رفت و تعداد بسیار زیادی ویزیتور جذب کرد ولی الان نه شرکتی هست ، نه محصولی در بازار و نه ویزیتوری و ... به من گفت فروش بسیار بالا رفته بوده نمی دانم چرا طوری شد که نباید می شد ؟ .
به نظر من چون هزینه های فروش مویرگی در شروع کار بسیار بالاست شکست خورد . درست است که با فروش بیشتر محصول با این روش پیش می آید و کاهش هزینه ها و... درست است که نوع فروش محصول هزینه ها را منطقی می کند و کم می کند اما باید توجه داشت که برای یک یا حداکثر دو محصول احتمال موفقیت بازاریابی بسیار بعید است .
اهل کوفه ....
خیلی مواقع به این فکر میکنم که اگر در این دوران امام حسینی که میدانم و مطمئنم برحق است به حکومت ، اگر در راه آمدن باشد میروم به یاری؟ و حکومت را حقش میدانم یا نه؟
یا می گویم این قافله از قافله سالار خراب است و بیخیال این می شوم که حق را نا حق کنم
افرادی مختلف دیدم که در روز اول تا آخر محرم خیلی دنبال جمع آوری نذورات هستند و بیخیال فلسفه عاشورا و... میشوند .
یزید پول زیادی خرج کرد و بعضاً با پول عقاید را خریداری کرد که روبروی مردی که می دانند برحق است بجنگند .
امروز هم یزید و یزیدیان زیادند .
ضرورت وجود نظم
نظم و منظم بودن در نگاه عده ای کاملاً بیهوده است و می گویند مگر ما نظامی هستیم که نظم بدانیم!!!
هر سیستمی که موفق شده ، نظم را را وارد سیستمش کرده .
اگر از جنبه مذهبی نگاه کنیم مثلاً نمازهای یومیه خواندن زمان دارد اگر بدلایلی خارج از این زمانها نماز بگذاریم باید نماز قضا به جا بیاوریم این یعنی حتی خالق هستی به ما همانطور که گفته نماز بخوانید گفته اگر خارج از زمان نماز بگذارید قضا است . این یعنی نظم در زندگی .
نظم حاصلش موفقیت و پیروزی است عده ای آنرا مخالف زندگی راحت میدانند چون به آن عادت ندارند و زندگی برایشان تلخ می شود .
ولی اگر خواستار موفقیت در زندگی هستیم باید نظم را در زندگی خود وارد کنیم کتابی هست نوشته ماری کندو ترجمه مهدی قراچه داغی بنام دگرگونی زندگی با جادوی نظم: هنر ژاپنی برای ساماندهی و نظم این کتاب چون نویسنده اش ژاپنی هست ژاپن را را کشوری نمونه میداند که خود من به شخصه ژاپن را کشوری با مردمی بسیار منظم میدانم چرا که به طور مثال تنها کشوریست که حمله اتمی بدان شد ولی با نظم را رعایت کردن توانست به کشوری پیشرفته تبدیل شود به طوری که الان پرفروش ترین خودرو در ایالات متحده تویوتا هست و رقیبی بسیار قدرتمند برای خودروسازان آمریکا
به هر حال اگر فیلم لورنس عربستان را دیده باشید افسر انگلیسی با یکی از شیوخ بزرگ عربستان که صحبت می کرد می گفت عربستان چند برابر انگلستان است ولی انگلیس پیشرفته هست و بادیه نشین نیست چون نظم دارد